<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Tuesday, December 20, 2005


درحاشیه کنفرانس هنگ کنگ 


مذاکرات سازمان تجارت جهانی در هنگ کنگ بدون این که برای کشورهای فقیر دست آورد مثبت ملموسی داشته باشد به پایان رسید. اتحادیه اروپاوامریکا با مساعدت و همدستی نمایندگان برزیل و هندوستان، به منافع اکثریت کشورهای فقیر جهان خیانت کرده و برسرموادی توافق کردند که به نفع کشورهای فقیر و درراستای به « تاریخ سپردن فقر» نیست. در باره یارانه های صادراتی، اتحادیه اروپا و امریکا بدون این که تعهد معنی داری برای رفع شان به گردن گرفته باشند، ازکشورهای در حال توسعه امتیازات زیادی گرفتند. بخش عمده یارانه صادراتی اتحادیه اروپا- تحت عنوان تازه ای که ربطی به واقعیت آن ندارد، از کنترل سازمان تجارت جهانی خارج شد. اتحادیه اروپا هم چنان سالی نزدیک به 55 میلیارد یورو صرف یارانه صادراتی خود خواهد کرد. درازای تعهدی که چندان قابل توجه نیست، کشورهای درحال توسعه متعهد شده اند که نه فقط بازار خدمات و محصولات صنعتی خود را به روی شرکت های فراملیتی باز کنند بلکه حق ندارند بین سرمایه گذاران خارجی و بومی « تبعیضی» قائل بشوند.با همه تلاش کوبا و ونزوئلا برای مقابله با تحمیل این شرایط، پیوستن نماینده برزیل و هندوستان به امریکا و اتحادیه اروپا، کفه را به نفع شرکت های فراملیتی سنگین تر کرد.
آن چه نصیب کشورهای فقیر جهان شد، یک تاریخ بی معنی در باره پایان دادن یارانه صادراتی- که تازه شامل بخش عمده یارانه ها نخواهد بود- ولی به عوض، توافقی که در باره بخش خدمات و بخش صنعت شد، به آشکار با منافع درازمدت این کشورها هم خوانی ندارد. به سخن دیگر، هزینه ای که کشورهای درحال توسعه باید بپردازند از این منافع بسیار محدود بسیار بیشتر است. برای مثال، 11 تبصره ای که در باره دارو بهTRIPS
(Trade Related Intellectual Property Rights) اضافه شد موجب می شود که دسترسی کشورهای فقیر به داروهای ارزان با دشوارهای بیشتری روبرو شود. حداقل این که هزینه دست یابی به این داروها برای این کشورها بسیار بیشتر می شود. آن چه که در پی آمد کنفرانس هنگ کنگ هم چنان باقی ماند، تجارت 545 میلیارددلاری محصولات کشاورزی و مرگ بی هنگام 8 میلیون نفر دراثر گرسنگی و بیماری های ناشی از آن در جهان است. در دنیای والت دیزنی گونه مدافعان سازمان تجارت جهانی، « دسترسی به بازار» هم چنان یک راه حل معجزه آساست و این در حالی است که دهها میلیون کشاورز خرده پائی که بخش غالب مواد غذائی را تولید می کنند مجبورند با شدت بیشتری با یک دیگر رقابت کرده، برای درآمد کش رونده، بیشتر و بیشتر تولید کنند. همراه با سقوط ادامه دار قیمت این محصولات در بازازهای جهانی، درآمدهای تولید کنندگان و مزد کارگرانی که در مزارع کار می کنند کاهش می یابد ولی این ضرورتا به این معنانیست که مصرف کنندگان نیز بهای کمتری خواهند پرداخت. چرا که شرکت های غول پیکرو سوپرمارکت های عظیم الجثه ای که همه چیز را کنترل می کنند، اجازه نخواهند داد تا منافع این هزینه های کاهش یابنده به صورت قیمت های کمتر در آید.
آن چه ا زمذاکرات هنگ کنگ به دست آمد بر خویش عنوان فریبنده « مجموعه ای برای توسعه» و « کمک برای تجارت» دارد. از عنوان فریبنده اش که بگذریم، کوششی است برای درگیرکردن بیشتر کشورهای در حال توسعه در مارپیچ بدهی خارجی، ولی برای ایجاد و گسترش « زیرساخت های مربوط به تجارت»- یعنی به این کشورها بیشتر وام می دهیم تا بنادرو راههای بیشتری بسازند. حتی بانک جهانی، نیز خصوصی کردن سازمان آب را در این جوامع به « همین زیرساخت های مربوط به تجارت» وصل کرده است. این برنامه مجموعه ای برای توسعه نیست بلکه به صورتی که مطرح می شود گذشته از نتایج مصیب بار اقتصادی اش، یک فاجعه برای بهداشت محیط زیست در این جوامع است. آن چه که « کمک برای تجارت» نام گرفته است به واقع، کوشش صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، و سازمان تجارت جهانی برای گشودن بازار این کشورها بروی شرکت های فراملیتی است. همه این ها در شرایطی است که آن چه که به ازایش عرضه می شود، تعهد دندان گیری نیست. به سخن دیگر، حتی اگر « دسترسی به بازار» به واقع یک راه حل معجزه آسا باشد- که من چنین اعتقادی ندارم- ولی برای کشورهای در حال توسعه دسترسی به بازار هم چنان به صورت وعده ای در فردای نیامده و به صورت یک « توهم» باقی مانده است.



Comments: Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?