<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Friday, January 27, 2006


دورتسلسل عقب ماندگی 


این که در جوامعی چون ایران با رشد فقر ونداری روبرو هستیم – گمان می کنم- مورد توافق همگان است. آن چه که برسرش اختلاف نظر وجود دارد شیوه های کاستن از میزان فقر در جامعه است. به عنوان مثال، عده ای از پرداخت یارانه به مواد مصرفی اساسی حمایت می کنند و عده ای دیگرهم از شیوه های مستقیم پرداخت کمک نقدی به کسانی که نیازمندند. در این یادداشت، قصد من پرداختن به این شیوه ها و ارایه مباحثی در مقبولیت این یا آن شیوه نیست . هدف من در این یادداشت، اندکی کلی تر است.
برای موثر ومفید بودن سیاست هائی که برای کاهش از فقر در نظر می گیریم، لازم است بدانیم که فقرا کیان اند؟ بدون این که، کشور خاصی مد نظرم باشد، من فکر می کنم که تقسیم بندی خیلی کلی زیر می تواند در این راستا مفید باشد.
به شدت فقیر و شکننده:
- شامل خانوارهائی که بچه زیاد دارند. معمولا، فاقد مردند. اگر هم فاقد مرد نباشند، حداقل این که دراین خانوارها، زنان نان آورند واگر هم مردی باشد، معمولا مفت خوار است و تن پرور.
- کهن سالان فاقد فامیل و قوم و خویش
- جوانان بیکار و فاقد آموزش ( کودکان خیابانی)
فقرائی که کار هم می کنند:
- بخشی از عناصراین گروه معمولا برای خویش کار می کنند.
- کارگران فصلی و یدی
- درآمد ثابت ندارند و معمولا با دوره های طولانی بیکاری روبرو هستند.
- کارگران کشاورزی و در شهرها هم کارگران ساختمانی در این گروه قرار دارند
فقرائی که برای خودشان کار می کنند:
- عناصر این گروه معمولا در بخش غیر رسمی- اگر نه غیر قانونی – اقتصاد کار می کنند.
- دست فروشان خیابانی
- معمولا، زنان اند، که فاقد درآمد ثاتب اند.
فقرای « کارآفرین»:
البته این عبارت، به نظر اندکی تناقض آمیز می آید ولی این تناقض، ظاهری است. عناصر این گروه، معمولا در مناطق فقیر نشین فعالیت می کنند. کارفرما ندارند، یا خودشان کارفرما هستند و بسته به موقعیت، چند تائی هم کارگر برای این جماعت کار می کنند. برای فقرا تولید می کنندوفقرا را به کار می گیرند. نمونه ای که می توانم بدهم، کفاشان، خیاطان خرده پا واصولا کسانی که در مناطق فقیر نشین کارهای تعمیراتی انجام می دهند.
تقریبا فقیر
عناصر این گروه، حقوق ثابت و ادامه دار دارند ولی معمولا حقوق شان از متوسط درآمد سرانه ملی، کمتر است.
در این خانوارها، حداقل یک تن کار تمام وقت دارد ولی در کارهای با مزد پائین شاغل است ( رانندگی، تمیزکاری، باغبانی، کارگران خانگی). معمولا در مناطق فقیر نشین زندگی می کنند. و اغلب، اموال و دارائی زیادی ندارند.
برای این که، برنامه های کاهش از فقر موثر باشد و به نتایج مطلوب برسد، مستقل از شیوه های ارایه کمک چه به صورت یارانه و یا به شکل نقد، من برآن سرم که باید به حوزه های زیر توجه خاص مبذول شود:
سرمایه گذاری برای آینده: دراین راستا، حوزه های زیر اهمیت اساسی دارند:
- آموزش وپرورش
- بهداشت عمومی
- آب نوشیدنی سالم
اصلاحات ارضی
استراتژی رشد اقتصادی مناسب تر است که یک استراتژی کار طلب باشد تا ضمن ایجاد تقاضا برای کار، شرایط را برای گسترش بازار داخلی نیز فراهم نماید.
سیاست هائی برای بهبود نرخ مبادله بین بخش کشاورزی وبقیه اقتصاد( آن چه که درایران به شکل بسیار بدی به صورت قیمت های تضمینی انجام می گیرد)
استراتژی توسعه براساس توسعه کشاورزی، صنایع سبک، توام با سرمایه گذاری در آموزش و پرورش و بهداشت برای فراهم آوردن شرایطی که اقتصاد بتواند شیوه های پیچیده تر تولیدی را نیز تجربه نماید.
چرا پرداختن به مقوله فقر مهم است؟ گذشته از مباحث انسانی و جامعه شناختی واخلاقی، گمان می کنم مورد توافق همگان است که بی توجهی به فقر و نابرابری در یک جامعه، باعث بی ثباتی سیاسی و اجتماعی خواهد شد و بی ثباتی سیاسی و اجتماعی هم، برسرمایه گذاری در اقتصاد تاثیر منفی خواهد داشت. سرمایه گذاری کمتر هم یعنی رشد و توسعه اقتصادی کمتر، و این هم به عقیده من، چیزی است که من آن را دور تسلسل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی می نامم.

بعدالتحریر: حالا شیر پاک خورده ای به جزئیات بودجه ای که دولت « مهرورز» آقای احمدی نژاد به مجلس ارایه داده است بنگرد تا برایش روشن شود که چه دره عظیمی وجود دارد بین ادعا- که هزینه ندارد- و کرداردولتمردان ما!! برای این که خیلی بی ربط حرف نزده باشم، اگرچه بودجه شورای نگهبان 142.2% افزایش یافته و به نهاد نمایندگی رهبری دردانشگاهها هم 140.8% بیشتر بودجه داده اند، بودجه وزارت آموزش وپرورش با همه کمبودهائی که از همه نظر دارد تنها 32.4% بیشتر شده است!




Comments: Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?