<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Friday, January 06, 2006


وقتی که « بازار» کار نمی کند! 



به سلامتی شماره وبلاگ نویسانی که « اقتصادی» می نویسند دارد زیاد می شود و این خودش خیلی هم خوب است، خیلی. قدم همه تازه آمدگان مبارک و آنهائی هم که مدتی است « اقتصادی» نوشته اند که امیدوارم خسته نباشند.
در این وبلاگ ها و بطور کلی در بگومگوهای اقتصادی در سالهای اخیر توجه ویژه ای به عملکرد نیروهای بازار می شود. کم نیستند کسانی که معتقدند هر گونه مداخله دولت مضر است که باعث می شود تخصیص منابع « محدود» « بهینه» نباشد و اگر بخواهند اندکی اظهار فضل هم بکنند از« پاره تو» هم اسم می برند که از آن می گذرم و می گذارم برای این دوستان که خودشان برای بقیه توضیح بدهند.
در این که یک بازار « رقابت آمیز» خیلی هم خوب است، بحثی نیست ولی درهمین بگومگوها، بعضی از این دوستان اقتصاد خوانده، قضایا را اندکی زیادی کش می دهند و حتی از تشکیل « بازار» برای خرید و فروش اعضای بدن هم دفا ع می کنند.
مسئله این است که گاه پیش می آید که این نیروهای « معجزه گر» بازار نمی توانند « معجزه » کنند. قشریت در برخورد به عملکرد بازار همان قدر مضر است که قشریت در برخورد به هر چیز دیگر. اجازه بدهید در باره این نکته اندکی بیشتر توضیح بدهم.
یکی از بازارها، بازار ارز است که در آن پول خرید وفروش می شود. وضعیت مطلوب برای بسیاری از دوستان اقتصاد خوانده ما این است که بازار ارز « شناور» باشد یعنی قیمت پول، با نوسانات عرضه و تقاضا در بازار تعیین بشود. ادعا براین است که اگر تعیین قیمت با نوسانات عرضه و تقاضا در بازار مشخص شود یک سازوکار تعادل آفرین هم شکل می گیرد. یعنی برای مثال، اگر تقاضا برای دلار در بازارهای ایران زیاد بشود، این تقاضای بیشتر باعث می شود که قیمت اش به ریال بالا برود و این قیمت بالاتر هم اندکی تقاضای زیادی را تخفیف می دهد و از سوی دیگر، باعث افزایش عرضه آن می شود و بازار احتمالا در قیمت بالاتری به « تعادل» می رسد.
عرضه و تقاضای پول در بازارهای بین المللی با عوامل زیر تعیین می شود.
عوامل موثر برعرضه پول دربازارهای بین المللی:
واردات.
کسانی که از کشور به سفر می روند.
سرمایه گذاری در کشورهای دیگر
عوامل موثر بر تقاضا:
صادرات.
خارجی هائی که به کشور سفر می کنند
سرمایه گذاری خارجی.
بر اساس اصول مقدماتی اقتصاد اگر بهای یک پول، مثلا ریال، در بازارهای بین المللی به ارز های دیگر بالا برود، تاثیرش بر صادرات ایران منفی خواهد بود و به همین نحو، واردات به ایران، با گران تر شدن ریال، بیشتر می شود. یعنی به عبارت دیگر، ازاین دید گاه همان « قوانین» عرضه و تقاضا در این بازار هم عمل می کند. وقتی می گویم، « قوانین» عرضه و تقاضا، در واقع یعنی رابطه شان با قیمت. اگر قیمت یک کالائی بالا برود، تقاضا برایش کاهش می یابد و به همین نحو، اگر قیمت اش بیشتر بشود، عرضه اش بیشتر خواهد شد.
من حرفم این است که پیش می آید که در بازار ارز، این وضعیت وجود ندارد.
اجازه بدهید با یک مثال عددی دنباله داستان را بگیرم. فرض کنید که ما 100 واحد از یک کالائی را از انگلیس وارد می کنیم که بهای این کالا د رانگلیس 10 لیره است و به ازای هر لیره ای 2000 تومان، قیمت اش به تومان درایران، می شود 20000 تومان. برای تامین مالی واردات این 100 واحد، ما باید 2000.000 تومان پول ایران را به بازارعرضه کنیم تا باآن بتوانیم 1000 لیره بخریم که به طرف انگلیسی مان بپردازیم. پس وقتی، بهای لیره 2000 تومان است، ما برای تکمیل این معامله بین المللی 2000.000 تومان پول ایران را به بازار عرضه می کنیم.
حال فرض کنید که ارزش ریال به لیره بالا می رود و هر 1000 تومان می شود معادل یک لیره( به جای 2000 تومانی که قبلا بود). قیمت این کالای انگلیسی که در انگلیس 10 لیره بود به لیره تغییر نمی کند ولی وقتی همین محصول به ایران صادر می شود، قیمت اش در بازارهای داخل ایران، به جای 20000 تومان به 10000 تومان کاهش پیدا می کند وچون قیمت اش پائین آمده است، ما ایرانی ها متقاضی واحدهای بیشتری از این کالا می شویم و به جای 100 واحد، فرض کنید، 120 واحد می خریم. خوب، برای تامین مالی این 120 واحد باید 1200 لیره به طرف انگلیسی مان بپردازیم به ازای لیره ای 1000 تومان، 1200.000 تومان عرضه می کنیم و این مقدار لیره را منتقل می کنیم.
مشاهده می کنید که قیمت ریال به لیره بالا رفته است ولی عرضه اش در بازارهای بین المللی کاهش یافته است! یعنی منحنی عرضه در این جا، نه رو به بالا- با شیب مثبت- بلکه رو به پائین و با شیب منفی است. ( به نموداری که گذاشته ام مراجعه کنید). یعنی در این وضعیت، اگر قیمت پول پائین تر برود، نیروهای بازار باعث بازگشت وضعیت تعادلی نمی شوند. یعنی، در این جا، وقتی قیمت کاهش پیدا می کند هم عرضه زیاد می شود و هم تقاضا ولی مازاد عرضه ای که پدیدار می شود، موجب می شود که قیمت پول بیشتر پائین برود ( مازادعرضه باعث کاهش قیمت می شود). به همین نحو، اگردرمثال بالا، قیمت پول بیشتر بشود، مازادتقاضا موجب می گردد که قیمت اش، بیشتر بالابرود. به سخن دیگر، دراین شرایطی که با این مثال ها نشان داده ام، رها کردن قیمت پول به نیروهای بازار، باعث می شود که شما احتمالا گرفتار بحران مالی بشوید. شیوه کم دردسرتر این است که به محض ظهور کوچکترین عدم تعادل در بازار، زیادی عرضه – بانک مرکزی به نیابت از سوی دولت- با خرید آن مازاد آن را از بازار به در ببرد. و به همین نحو، اگر شرایطی پیش آمد که افزایش تقاضا پیش آمده است، پیش از آن که افزایش تقاضا باعث بالا رفتن بیشتر قیمت ها بشود، با افزودن عرضه ارز در بازار، این تقاضای اضافی را خنثی کند.
سخن کوتاه، همان گونه که با مثال عددی هم نشان داده شد، در این شرایط، رهاکردن همه چیز به نیروهای بازار، نمی تواند کاردرستی باشد.
این هم « انشای» امروز من در باره مسایل اقتصادی....
باپوزش از دوستان غیر اقتصاد خوانده که هرچه کردم این مطلب را بدون نمودار توضیح بدهم دیدم نمی شود.



Comments: Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?