<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Tuesday, January 17, 2006


قیمت گذاری محصول تازه و نو: 


یکی از مباحثی که این روزها درایران به شکل وصورت های محتلف به شیوه ای به گمان من غیر منظم مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد مقوله قیمت گذاری است. بعضی از دوستان، معتقدند که در یک نظام بازار سالار، قیمت باید با عملکرد عرضه و تقاضا، بدون مداخله دولت یا هر مقام عمومی دیگر، تعیین شود و همین سازوکار است که می تواند از وضعیت عدم تعادل درجهت برقراری مجدد تعادل حرکت کند. شما را با جزئیات این شیوه نگرش خسته نمی کنم ولی اگر این دیدگاه را درست فهمیده باشم، قیمت در این نگرش از سوی تقاضا تعیین می شود و عرضه کنندگان نیز به آن عکس العمل نشان می دهند.
پرسش من این است که یک کالای نو یک محصول تازه چگونه قیمت گذاری می شود؟
همین جا به اشاره بگویم که منظورم از یک کالای نو، کالائی است که مجموعه مختصاتی دارد که تازه است و در گذشته وجود نداشته است. پس، همین جا اشاره کنم که:
- یک محصول می تواند کاملا و بطور مطلق نو و تازه باشد. ( وقتی تلفن دستی برای اولین بار وارد بازارشد)
- یک محصول می تواند نتیجه بهبود در مختصات یک کالای موجود باشد. یعنی اگر چه سابقه ای وجود دارد ولی، آن سابقه، باید بازنگری شود چون محصول جدید، شکل بهبود یافته کالای قبلی است. ( می توانم در این جا تلفن های دستی چدیدتر اشاره کنم).
اجازه بدهید توجه تان را به چند نکته جلب کنم تا بعد:
- بازار برای یک کالای کاملا نو، به کفایت مشخص نیست و در باره اش اطلاعاتی کمی وجود دارد.
- همه مختصات این محصول تازه به خاطر تازه بودن، هنوز شناخته شده نیست.
- کانال های توزیع و در مورد محصولات بادوام، کانال های ارایه خدمات پس از فروش- باید ایجاد شده و گسترش یابد.
- از میزان هزینه هر واحد، اطلاع دقیقی نداریم. چون کل تولید هنوز مشخص نیست. یعنی هنوز نمی دانم در کجای منحنی هزینه بنگاه داریم عمل می کنیم.
- مصرف کنندگان، درپیوند با محصول تازه احساس عدم اطمینان می کنند- این همه به این خاطر، که مختصات این کالا هنوز شناخته شده نیست.
با این حساب، برگردیم به پرسشی که پیشتر مطرح کرده بودم.
قیمت یک محصول تازه، چگونه تعیین می شود؟
فعلا ببینم شما چه نظری دارید تا در یک پست بعدی، انشای خودم را دراین باره بنویسم.



Comments:
Every new product has his specific initial costs, such as development, pilot production, marketing, production, logistic, etc.
To cover the initial costs there has to be a minimum profit, based on the expectations of the market.
These expectations must be a reasonable quantity; a lower quantity means higher unit price which means less chance of success in the introduction fase, too high quantity means a lower unit price which has to be reached otherwise means bankruptcy. Therefore a reasonable market expectation is de key to success.
 
Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?