<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Thursday, February 16, 2006


به دنیای « تک تمدنی» ما خوش آمدید! 


دیشب داشتم اخبارتلویزیون بی بی سی را نگاه می کردم. عکس ها و ویدئوی تازه ای که از شکنجه عراقی ها در زندان ابوغریب در تلویزیون استرالیا نشان داده اند را به نمایش گذاشته بودند. به واقع آدم حالش بهم می خورد از آن چه که این « متمدن ها» کرده اند! بعد سخنگوی کاخ سفید هم بود که با هرجمله ای که می گفت، دماغش به دماغ پینوکیو شبیه تر می شد! البته که « متاسف» بود ولی بیشترمتاسف بود که چرا این عکس ها و ویدئوها را نمایش می دهند!
دولت انگلیس هم درپارلمان یک رای گیری مهم برای قوانین تازه را برد و قانون « ضدتروریستی» تازه به تصویب رسید که نه فقط تروریست بلکه « مشوقان و مدافعان» آنها نیز مجرم اند و باید تحت تعقیب قرار بگیرند.( آقای بلرشانس آورده است که این وجیزه امروزبه صورت قانون در آمده است والی همسر ایشان خانم شری بوت، باید محاکمه می شد چون یک بار گفته بود که وقتی خودم را به جای فلسطینی ها می گذارم، می فهمم چرا این چنین می کنند. همان موقع روزنامه های دست راستی اندکی سروصدا کردند ولی ره به جائی نبردند که خانم بلر دارد عملیات انتهاری را تبلیغ می کند!)
تونی بلر هم در مصاحبه ای گفت که نه فقط تروریست ها بلکه مدافعان آنها نیز باید تحت تعقیب قرار بگیرند و اگر انگلیسی اند که به زندان می روند و اگر انگلیسی نیستند که معلوم است جایشان در این مملکت نیست.(حالا بماند که تازگی ها روشن شد که ملا ابوحمزه که چندی پیش به جرم تبلیغ و تشویق تروریسم به زندان محکوم شد، تا سالها عملا درحمایت نیروهای امنیتی انگلیس بود! و به همین خاطر، دست « قانون» به او نمی رسید. حالا چه شد که رسید، خبر ندارم). البته نه مقوله « دفاع» ازتروریسم تعریف شده است و نه مقوله « تشویق» آن و حتی وقتی با چند وکیل دعاوی مصاحبه کردند آنها هم گفتند که این دو واژه به صورتی که مطلوب دادگاه باشد، قابل تعریف نیستند. با این همه، فعلا که در این مملکت فخیمه، همین مقولات تعریف ناشدنی به صورت قانون در آمده اند!
از امریکا هم خبر داریم که دولت آقای بوش برخلاف قوانین امریکا، درهمین پوشش، استراق سمع گسترده را عملی کرده است.
ازکنترل کتابخانه ها، و جمله های روی تی شرت ها و مقولات «کم اهمیتی» از این قبیل هم خبر داریم!
این درست که هنوز خیلی مانده که وضع در این دوکشور، مثل وضع در کشورهای پیرامونی بشود. ولی پرسش این است که جهت حرکت آزادی دراین کشورها، به کدام سوست؟
بطور کلی پرسش دیگری دارم.
دوستانی که از « برخورد تمدنها» حرف می زنند ممکن است جواب بدهند، برخورد کدام تمدن با کدام تمدن دیگر؟ اگرچه به یقین در شرایط کنونی، این « دو تمدن» بر یک دیگرهنوز منطبق نیستند، ولی این دو تمدن که دارند خرده خرده مثل هم می شوند!
درهر دومورد، قانون شکنی داریم، اگرچه به مقادیر متفاوت.
در هر دو مورد، حق و حقوق انسانها را می شود زیرپا گذاشت، حالا گیرم که یک جا بیشتر و جای دیگر کمتر!
در هر دومورد، دولت ها به مردم دروغ می گویند.
درهردومورد که این گسترش سرکوب، با تبلیغ بر سر یک « دشمن بیرونی» توجیه « اخلاقی» و «قانونی» پیدا می کند.
با این حساب، دیگر جنگ و دعوا بر سرچی! می دانم کسانی هستند که این سیاست ها را به عنوان عکس العملی نسبت به خشونت طلبی تمدن دیگرتوجیه می کنند ولی از کدام زمان، ازماتحت دو کار غلط، یک کار درست درآمد که حالا نوبت دومش باشد؟ اگر کسی منتقد سیاست دولت انگلیس در عراق و یا در آینده نزدیک، با اعزام سربازان انگلیسی به افغانستان، سیاست انگلیس در افغانستان باشد، آیا مشوق و مدافع القاعده و دیگر گروه های تروریستی دراین دو کشور نیست؟ تکلیف منتقدانی از این قبیل، با این قانون تازه چه می شود؟
نمی دانم! نمی دانم!
حیف نیست آیا، که « مدرنیته» به این صورت مغلوب « پیشامدرنیته» بشود؟
بهتر است که با این ضرب المثل زشت خودمان تمام کنم که...
نه قم خوبه، نه کاشون.....



Comments: Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?