<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Sunday, May 31, 2009


آیا کسی نیست که نخ این آقا را بکشد؟ 


من نمی دانم آیا آقای رئیس جمهور خودش می داند چه حرفهای خطرناکی زده است یا خیر! دارم فکر می کنم اگر من یا شما از این حرفها می زدیم، الان به احتمال زیاد دعوت مان می کردند به « دانشگاه اوین» و یا « دانشگاه» دیگر و بعد، به واقع معلوم نبود با ما چه می کردند؟ از سوی دیگر، تردید ندارم که اگرکس دیگری از این حرفها می زد، آقای شریعتمداری کیهان تا الان یقه هشتاد تا از پیراهن های خودش را پاره کرده بود و از نفوذ استکبار آن قدرمطالب جدی و شوخی در کیهان می نوشت و آنقدر انقلاب های رنگارنگ کشف می کرد که حتما با کمبود رنگ روبرو می شد. فعلا به تکرار چند باره دیدگاه آقای رئیس جمهور در باره « مذاکرات سعدآباد» نمی پردازم که وقتی رئیس جمهور آن را « ننگین» می خواند، به روشنی این وصله را نه فقط به عبای آقای روحانی و رئیس جمهور وقت که حتی به عبای ولایت فقیه هم می چسباند چون تقریبا همه می دانند که ولایت فقیه در باره این مذاکرات چه نظریاتی اعلام کرده است. دریکی دوروز گذشته، آقای رئیس جمهور در برنامه کارشناسی شبکه خبر حضور یافت و ضمن بیان حرفهای عجیب و غریب در باره اقتصاد، درعرصه های دیگر هم حرفهای عجیب تر زد. ابتدا به ساکن، از همان ابتدا ضمن تائید نظریات مخالفان جمهوری اسلامی- خود آقای رئیس جمهور می گوید: « در دوره اي تنها روزنامه منتقد دولت را هم تحمل نمي كردند و نخست وزير مي گفت اگر نقدها را تعطيل نكنيد، برخورد مي كنم.اما ما 4 سال است تهمت ها و دروغ هاي صدها سايت و روزنامه را تحمل كرده ايم»[1]. البته خیلی خوب می شود اگر آقای احمدی نژاد به وعده عمل کرده و توضیحات بیشتری می داد چون این داستان را نمی توان تنها به عدم تحمل چند روزنامه محدود کرد.... عاقل را اشاره ای کافی است...
درباره تورم، آن گونه که از قرائن بر می آید آقای رئیس جمهورچند نوع تورم کشف کرده است که تنها یک نوع اش بد است. خودتان بخوانید تا فکر نکنید که دارم ایشان را تخریب می کنم: « تورم به معناي رشد قيمت‌ها بدون رشد درآمد جامعه به همان نسبت است و درواقع آن رشد قيمتي منفي است كه قدرت خريد را كاهش دهد و منجر به فاصله طبقاتي شود و نارضايتي اجتماعي و بي‌عدالتي ايجاد كند». ایشان که هم چنان از یک دانشگاه حقوق استادی می گیرند باید بدانند وقتی می گویند « آن رشد قیمتی منفی است که …» این شیوه نگرش به این معناست که ما رشد قیمتی هم می توانیم داشته باشیم که پی آمدهایش منفی نباشد و قدرت خرید را کاهش ندهد و منجر به فاصله طبقاتی نشود و
و اما علل تورم، « معیوب بودن برخی ساختارها» که البته توضیح بیشتری نداد و من نفهمیدم منظور ایشان ازساختار کدام ساختار است البته از درست انجام نشدن مصرف انرژی و نیروی کار سخن گفت و حدس می زنم بخش اولش، به واقع توضیح ایشان برای بالابردن قیمت بنزین و نفت و گاز و برق است که لابد باعث می شود تا مصرف انرژی درست انجام بشود. و نمی دانم برای درست انجام شدن بازار کار، چه نقشه و برنامه ای دارد؟
علل دیگر تورم هم به واقع سیاست های دولت جمهوری اسلامی از زمان روی کارآمدن تا پیروزی ایشان در انتخابات 4 سال پیش است. به قول آقای رئیس جمهور « از سال 58 تا آخر دولت هشتم همواره استقراض دولت از بانك مركزي وجود داشته و اين به معناي ريختن پول در جامعه و بالا رفتن قيمت‌ها بود». پس علاوه بر سرکوب منتقدین که پیشتر اشاره کرده بود، الان رئیس جمهور دارد از خرابکاری اقتصادی این دولت ها گزارش می دهد. بعد می رسد به علت دیگر تورم، یعنی « بدهی دولتها به بانک مرکزی» که این هم تا موقعی که ایشان روی کار بیایند، افزایش داشته و فقط در دوره ایشان این یدهی ها کاهش یافت. علت دیگر تورم، هم به عملکرد بانکها بر می گردد یعنی، «عملكرد بانك‌ها در تزريق منابع به جامعه را يكي ديگر از عوامل تورم دانست»
درباره مفاسد اقتصادی هم رئیس جمهور از سوئی از گستردگی اش حرف می زند و بعد وصلش می کند به « بخشی از مراکز قدرت» که اگرچه واضح سخن نمی گوید ولی فکر می کنم که می دانیم منظور ایشان کدام یک از مراکز قدرت است. بعد یک مرتبه گریز می زند به زمان جنگ که نه فقط در آن دوره هنوز آقای خمینی زنده بود بلکه ولایت فقیه کنونی هم درمقام ریاست جمهوری بود ویکی از رقبای آقای احمدی نژاد دراین انتخابات هم درآن دوران نخست وزیری می کرد. من فکر می کنم احمدی نژاد می خواهد اندکی به رقیب انتخاباتی اش نیش بزند ولی چون او در 20 سال گذشته، سرش به نقاشی گرم بود، ناچار می شود که به زمان جنگ برگردد و درواقع به همه نیش بزند. « در زمان جنگ كه مردم كوپني زندگي مي‌كردند، افرادي به وسيله ارتباطات خود، درحالي كه دلار 150 تومان بود، دلار 7 توماني مي‌گرفتند و به جاي ايجاد اشتغال و استفاده درست از آن، براي خود ثروت جمع مي‌كردند و همين منجر به فساد مي‌شود، ‌و يا اينكه اجازه مي‌دادند يك نفر به صورت انحصاري جنسي را وارد كند و بعد هم آنرا بصورت كوپني به مردم مي‌دادند و اين فرد با اين مجوز كه به واسطه ارتباطات بدست آورده بود براحتي ميليونر مي‌شد و يا اينكه خريد‌هاي دولتي را به افرادي مي‌سپردند كه براي خود پورسانت جمع مي‌كرد»
البته وقتی از « ارتباطات» حرف می زند به وضوح روشن است که این افراد اگر شاه پرست و یا اگراز هم فکران جبهه ملی بودند چنین امکاناتی دراختیارشان قرار نمی گرفت- چون تعارف نداریم، به مقامات صاحب قدرت دسترسی نداشتند- به واقع منظور رئیس جمهور از اینها، کسانی هستند که در همین حاکمیت کنونی صاحب قدرت اند. حالا به قول معروف پیدا کنید پرتقال فروش را!
آقای رئیس جمهور درخصوص اهمیت « نقد» و «آزادی» حرفهای خیلی قشنگی زد و بعد نمی دانم چی شد که یک مرتبه شد سخنگوی اصلی مخالفان برانداز جمهوری اسلامی که الان سی سال است می گویند انتخابات در این حکومت بی معناست و با دخالت دست صورت می گیرد. حرف مرا قبول نکنید خودتان بخوانید: « ما از نقد استقبال مي‌كنيم اما معتقدم واژه نقد هم مثل واژه آزادي قرباني شد؛ 24 سال دولت در دست يك گروه بود و علاوه بر آن زمان، اكنون هم آنها با هم هستند؛ در آن زمان‌ها دريچه نقد به طور كامل بسته بود». قبل از آن که به دیگر بخش های خیلی جالب این نظریات بپردازم، مشاهده کرده اید، اولا، آقای رئیس جمهور نظرمخالفان برانداز حاکمیت را تائید کرده است که در24 سال گذشته- یعنی تا زمانی که ایشان شدند رئیس جمهور، انتخابات درایران بی معنی بود و « دولت دردست یک گروه بود» و از آن بدتر، الان هم همه آنهائی که دراین دوره برسرقدرت بودند، « با هم هستند» و همانطور که پیشتر تائید کرده بود، « دریچه نقد به طورکامل بسته بود». البته رئیس جمهور بی انصافی نمی کند یعنی قبول می کند که «در زمان جنگ يك روزنامه منتقد بود» که آن هم هفته ای یک یا دو بار نقد اقتصادی می نوشت، اما « همان را هم تحمل نمي‌كردند و شعار مرگ بر آن روزنامه مي‌گفتند و حتي نخست‌وزير وقت هشدار مي‌داد كه اگر تعطيل نكنيد برخورد مي‌كنم». البته خوشبختانه الان دیگر نخست وزیر نداریم، ولی همان آدمی که این قدر هم دیکتاتور بود، به گمان شورای نگهبان و تائید ولایت فقیه « صالح» است، و می خواهد اگر بشود، رئیس جمهور بشود. نمی دانم عمق توطئه را مشاهده می کنید یا خیر! نه فقط در 8سال اول این طوری بود بلکه در8 سال بعد ازآن نیز دولت علیه یک روزنامه منتقد مدام فعالیت می کرد و اما وضع تا موقعی که آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسید، آن قدر خراب شد که « در 8 سال سوم نيز كوچكترين نقد، با هجوم سنگين مواجه مي‌شد»
و بعد گریز زد به 20 روزنامه و صدها سایت و تریبون که حرفهای ناروا و تهمت و دروغ منتشرمی کنند و بعد،« جالب است آن كساني كه آن سه دوره 8 ساله را اداره كردند حالا مي‌گويند اين دولت از مسير منحرف شده است درحالي كه ما در هر شاخص چند برابر آنها كار كرديم». یک بیست سئوالی ساده، چه کسانی این سه دوره 8 ساله را اداره کردند! من و شما که نبودیم! البته با این که به این روشنی حرفهایش را می زند ولی از پاچه خواری هم غفلت نمی کند. می گوید درحوزه سیاست خارحی در « اوج هستیم» آنهم از جمله به خاطر « ایستادگی رهبری عزیز» و بلافاصله ادامه می دهد « با آنكه 24 سال كارها در دست آنها بود و اكنون مردم فرد ديگري را انتخاب كردند، باز هم مي‌خواهند با تهمت و فحش كارها را به گذشته برگردانند» لاالله الا الله عجب گیری افتاده ایم! همان « رهبری» دراین 24 سال، 8 سالش را رئیس جمهور بود و برای بقیه این مدت هم پست مهم تر و قدرت بیشتری داشت و آن وقت جالب است که آقای احمدی نژاد تهدید می کند که« اگر لازم شود بخاطر دفاع از حقوق ملت مجبور خواهم شد كه بگويم در اين سه دوره 8 ساله چه اتفاقاتي افتاده است و پرونده آنها را باز كنم كه اميدوارم اين كار لازم نشود». اگر فکر می کنید که رئیس جمهور بلوف می زند اشتباه می کنید، « ما درباره حرف‌هايي كه مي‌زنيم سند داريم و هرچه كه مي‌گوئيم با آدرس روي زمين نشان مي‌دهيم» و این نکته درست را هم اضافه می کند که همه باید در برابر انتخاب ملت تسلیم شوند ولی باز گریز می زند به بی معنی بودن انتخابات در همین مملکت «يك بار بعد از 24 سال مردم فردي غير از آنها را انتخاب كردند اما آنها مي‌گويند ملت منحرف شده است درحالي كه بايد بگذارند عده‌اي غير از آنها هم كشور را اداره كنند»
من که هنوز نفهمیدم منظور رئیس جمهور از « آنها» به راستی کیان اند!

[1] همه آن چه که بطور مستقیم نقل می شود از این آدرس آمده است: http://fardanews.com/fa/pages/?cid=84081



Comments: Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?