$BlogRSDUrl$>
نیاک - یادداشتهای احمدسیف | |||
Friday, May 30, 2008دریادداشتهای پیشین به اختصار به بررسی دو نظریه در باره نرخ بهره پرداختم و گفتم که دنیای واقعی اندکی پیچیده تر است. همین جا باید تاکید بکنم که پیچیده تر بودن واقعیت به این معنا نیست که دیگر جائی برای نظریه پردازی اقتصادی ئو اصولا برای « منطق اقتصادی» نیست و می شود همانند شماری از دولتمردان کنونی ایرانی به انکار بدیهیات و حتی منطق عامیانه اقتصادی پرداخت. متاسفانه باید بگویم که پی آمد این سهل انگاری نگران کننده را اقتصاد ایران و بطور مشخص تر مردم ایران خواهند پرداخت. باری دریادداشت پیشین به نیاز به باز نگری بعضی از پیش گزاره های این نظریه ها اشاره کردم پس اضافه کنم که عرضه وجوه وام دادنی درواقع دو جزء دارد:
- آن بخشی از پس انداز که پس انداز کنندگان آماده وام دادن هستند - هرگونه افزایش در عرضه پول- نقدینگی- بطور کلی به این ترتیب، می توانم خلاصه وضعیت را به این صورت ارایه کنم که عرضه آنچه که برای وام دادن دراقتصاد وجود دارد، برابر است با پس انداز منهای تقاضا برای اندوخته سازی پول، به اضافه پول جدید ( عمدتا و برای سادگی کار پول اعتباری که نظام بانکی تولید می کند). دریک اقتصاد بازارگرا، تعادل هم وقتی برقرار می شود که عرضه با تقاضا برابر باشد، یعنی: پول جدید + پس انداز وام دادنی = سرمایه گذاری+ اندوخته سازی پول برای این که این مباحث را تمام کنم دررابطه مشخص با ایران کمی توضیح بدهم. - به دلیل فقر گسترده و نابرابری درتوزیع درآمد و ثروت، میزان پس انداز درایران قابل توجه نیست. برعکس با اقدامات عمدتا سیاسی دولت مهرورز، پول جدید زیادی به این اقتصاد تزریق می شود. دوبرابر شدن نقدینگی در دوسال گذشته هم شاهد مدعا. - از جانب تقاضا نیز، به دلایل گوناگون وضعیت سرمایه گذاری به ویژه سرمایه گذاری مولد تعریفی ندارد. آن چه به جایش هست و اندکی زیادی هم هست، معاملات قماری درزمین، مسکن و احتملا طلاست. اگرچه با دوری دراز مدت از ایران، تجربه شخصی و ملموس ندارم ولی به غیر از خواجه حافظ شیراز بقیه می دانند که تورم لجام گسیخته دربخش مسکن و زمین که زندگی اکثریت مردم را بسی تلخ تر کرده است، با همین رابطه ساده که دربالا به آن اشاره کرده ام قابل توضیح می شود. اگر به ساده کردن این رابطه مجاز باشم می توانم آن را به این صورت بنویسم: پول جدید ( دو برابرشدن نقدینگی در دوسال)= معاملات قماری در زمین، مسکن، طلا الان هم در وضعیتی هستیم که سخنگوی دولت محترم، به افزایش نقدینگی « افتخار» می کند و مدعی می شود که هرکس هم که چیز دیگری بگوید با « مردمی کردن» اقتصاد مخالف است!(1). بی تعارف، به این گونه عوام فریبی ها باید پایان داده شود. چه باید کرد؟ جواب کاملش را نمی دانم ولی به نظرم آنچه در زیر می آید می تواند مفید باشد برای یافتن راه برون رفت: - باید به هرصورتی که ممکن باشد، جلوی تولید پول جدید، بخصوص در مقیاسی که تولید می شود را گرفت. این که بین حجم پول و میزان فعالیت های اقتصادی مولد دراقتصاد باید یک رابطه معقول و منطقی وجود داشته باشد براساس منطق عامیانه اقتصاد درست است. اصلا لازم نیست با پاپوش دوزی های عقیدتی به همین کار خلاف منطقی که می کنیم ادامه بدهیم. - بازهم باید گفت و باید تکرار کرد که مقابله با اقتصاد « مک دونالدی»- یعنی امکان بالقوه پول سازی قابل توجه در کوتاه ترین مدت ممکن و عمدتا با بهره گیری از انواع گوناگون رانت- ضرورتی حیاتی و اساسی و تعیین کننده دارد. به جای نطق های آتشین برعلیه رانت خواری و فساد، باید مبارزه جدی با آنها آغاز شود و تازمانی که این گونه نشود، مشکلات عدیده اقتصادی هم تخفیف نخواهند یافت. - همراه با مقابله موثر با فساد و رانت خواری، و بستن دیگر راه های اقتصاد « مک دونالدی» باید برای کاهش از ریسک سیاسی و بهبود امنیت برای سرمایه گذاران اقدام شود. اقتصاد ایران، با همه بالا وپائین رفتن هایش، یک اقتصاد بیمار سرمایه داری است و هزار نطق آتشین بر علیه سرمایه داری هم واقعیت وجودی اش را تغییر نمی دهد. و اقتصاد سرمایه داری هم برای خودش، حساب و کتاب دارد. به گمان من یکی از ساده ترین کارها برای کاهش ریسک سیاسی در ایران این است که دولت مهرورز تنها « یک سخنگوی اقتصادی» داشته باشد که رابط بین دولت و دیگران باشد درعرضه واکاوی نگاه اقتصادی دولت. با وضعیتی که هست، شاهد وضعیتی هستیم که « اقتصاد» وزیر کار با « اقتصاد» وزیر بازرگانی فرق می کند. این دو با سرپرست وزارت اقتصاد همراه نیستند. بین اینها و معاون رئیس جمهور- داودی- وجه مشترک زیادی وجود ندارد و آقای داودی یک ساز می زند و رئیس کل بانک مرکزی یک ساز دیگر. در کنار این جماعت، البته آقای رئیس جمهور را هم داریم که به نظر اصلا « تئوری اقتصادی» ندارد. برای سادگی کار به دیگر مراکز قدرت نمی پردازم. با مثال از اقتصاد « مک دونالدی» ایران این قضیه را تمام کنم. خبر داریم (2) که ظرفیت تولید سیمان درایران، 55 میلیون تن در سال است که از قرار امسال به 64 میلیون تن افزایش خواهد یافت. تولید داخلی سیمان ولی 40 میلیون تن بیشتر نیست. از این میزان بیش از نصف آن به قیمت دولتی 38 هزارتومان از سوی کارخانه ها عمدتا به دلالان فروخته می شود و مصرف کننده هم برای سیمان تنی 170 هزار تومان دربازار می پردازد. درپیوند با همین یک قلم، اگر فرض کنیم که 60% سیمان به این گونه معامله می شود و به دست مصرف کننده می رسد، دلالان برای خرید این میزان سیمان 912 میلیاردتومان می پردازند و آن را به 4080 میلیاردتومان نقد می کنند یعنی، رانتی که می برند 3168میلیاردتومان یا 3.5 برابر آن مبلغی است که برای خرید سیمان می پردازند. وقتی از اقتصاد مک دونالدی حرف می زنم منظورم وجود این جور موقعیت ها در این اقتصاد است که متاسفانه بسیار هم زیاد است. عقل خودتان را قاضی کنید، اگر شما هم در این اقتصاد یک سرمایه گذار بودید آیا در تولید سرمایه گذاری می کردید یا می رفتید و سبیل یک صاحب مقامی را چرب می کردید تا به شما امکان پول سازی بدون دردسربدهد! یک جا صحبت سیمان است، جای دیگر هم، تعرفه گوشی تلفن بدون هیچ برنامه ای بالا و پائین می رود. ازواردات شکر، واردات برنج، واردات چای..... دیگر چیزی نمی گویم. (1) http://shahabnews.com/vdci.vapct1ay3bc2t.html (2) http://www.kargozaaran.com/ShowNews.php?12197
|
Comments:
Post a Comment
|
احمدسیف:مدرس بازنشسته دانشگاه هستم و اقتصاد درس می دادم I.Seyf@hotmail.co.uk پیوندهاکارنامه احمدسیف کارنامه احمدسیف-2.. مصاحبه های من وبلاگ انگلیسی احمدسیف ابراهیم هرندی هفت سنگ سرزمین آفتاب آونگ خاطره های ما زیتون مرتضی اصلاحچی تقارن بلوری یادداشتهائی از سر بی حوصلگی کاریز ملاحسنی کتاب سنج نقالی ف.م.سخن جامعه مدنی خورشید خانوم لینکستان سعید حاتمی پرنیان حامدقدوسی تریبون فمینیستی علی حیدری سهامدارجزء امیر یعقوبعلی مازندنومه مرضیه بهروز عسگری محمدجوادطواف شراره انصاری کلنگ سروش رضا کربلائی سهیل آصفی تراموا علیرضا ثمانه اکوان فرهنگ امیرعلیزاده علی خردپیر انار پرده بچه پررو زن متولد ماکو فرشید انفرادی دانشجویان پیشگام زن متولد ماکو-فارسی عبدالقادربلوچ کیوان هژیر سمیرامرادی علی نعمتی شهاب رضا ناظم سایه نازلی کاموری درنگ احمدابوالفتحی علی شاکرمی قاصدروزان ابری محمد رضا نیک خواه زنگ تفریح پویانعمت الهی قبلی ها
October 2005
November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 June 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 April 2008 May 2008 June 2008 July 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 January 2009 February 2009 May 2009 June 2009 July 2009 August 2009 September 2009 February 2010 March 2010 April 2010 May 2010 June 2010 July 2010 October 2010 February 2011 April 2011 August 2011 July 2012 March 2013 May 2013 June 2013 |