<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Monday, February 19, 2007


« خود کفائی در تولید بنزین بی معناست»!! 


دراین که اتوموبیل ها درایران با فناوری عهد بوقی تولید می شوند و مصرف بنزین شان زیاد است وهوارا هم تا سرحد خفه کننده ای آلوده می کنند، تردیدی نیست. و البته که باید برای بهبود فناوری تولید اتوموبیل، و به خصوص برای از رده خارج کردن این ماشین های مش ممدلی ناصرالدین شاهی که نه بوق دارند و نه صندلی با یک عزم ملی دست به کار شد. همه این حرفها درست- .ولی چرا دراین عرصه ها این کار را نمی کنند، نمی دانم. تا اندرون خانه مردم را می توانند « کنترل» کنند و کنترل می کنند، ولی از تردد این همه ابزارهای دودزای « خودکشی عمومی» نمی توانند جلوگیری کنند! مارا دست انداخته اید یا خودتان را!
با این همه، فرمایش وزیرسابق نفت را من یکی خوب نمی فهمم که « خودکفایی در تولید بنزین بی‌معناست». می خواهم چرایش را بپرسم می بینم که خودشان ادامه می دهند که « تولید [بنزین در داخل] برای ما صرفه اقتصادی ندارد پس همان بهتر که بنزین به کشور وارد شود. اما با قیمت واقعی به فروش برسانیم تا کشور دچار بحران نشود». از جمله دلایلی که برای صرفه اقتصادی نداشتن تولید بنزین درداخل ارایه می دهد این است که ما درایران« فاقد زنجیره توزیع هستیم». سئوال اول، اگر این طوری است، بنزین وارداتی چگونه توزیع می شود؟ سئوال دوم، چراست و چگونه است که مصرف بنزین، ظاهرا هرسال روزی 6 تا 7 میلیون افزایش می یابد! و سئوال سوم، وزیر سابق نفت هشدار می دهد که « مدعیان تولید داخل بنزین باید متوجه باشند که برای تولید بنزین باید از صادرات نفت بکاهند و برای پوشش واردات بنزین باید از 4/1 میلیون بشکه صادرات نفت چشم پوشی کنند که سود پالایشگاهی اصلا به این میزان نیست». نمی دانم که آیامن حالم خوب نیست یا این که آقای زنگنه خدای ناکرده حالشان نامساعد است. چگونه است که صدور نفت خام- بدون انجام هیچ کار ارزش افزائی برروی آن « صرفه اقتصادی» دارد ولی تولید بنزین درداخل- که احتمالا می تواند جایگزین بنزین وارداتی بشود که باید از نفت خام گران تر باشد- یا من اشتباه می کنم!- برای اقتصاد ایران مناسب نیست!
البته وقتی از فروش بنزین وارداتی به « قیمت واقعی» حرف می زنند، من یکی که نمی دانم منظورشان کدام قیمت است! و اما، پرسشی که پیش می آید، این است آقای زنگنه، در بعضی از ممالک استکباری، علاوه بر بستن مالیات بر بنزین و خیلی کارهای دیگر، به نظام حمل و نقل عمومی- راه آهن و قطار زیرزمینی و اتوبوس... هم توجه می کنند که تقاضا برای اتوموبیل شخصی- حتی از انواع خیلی مدرن و کم مصرف را هم کاهش بدهند. وقتی در سیستم راه آهن ماشین دودی شاعبدالعظیمی ایران- از هر 5 نفری که متقاضی بلیط مسافرت با راه آهن است فقط یک نفر می تواند با راه آهن مسافرت کند ( 100 میلیون متقاضی بلیط و 20 میلیون ظرفیت حمل مسافر)، شما انتظار دارید مردم مثل زمان ناصرالدین شاه با اسب و قاطر به مسافرت بروند! من با به قول شما « واقعی کردن» قیمت ها صددرصد موافقم. به شرط این که کسانی مانند شما خواهان « واقعی کردن درآمدها» هم باشند، یک، و درضمن، برای بهبود حمل ونقل عمومی هم هرکاری از دستتان بر می آید را انجام بدهید. در نبود یک نظام حمل ونقل عمومی مناسب و قابل دسترس، واقعی کردن قیمت بنزین، نوع دیگری از « اختصاصی سازی» امکانات است. یعنی دروجه عمده، فقط آنهائی می توانند سوار اتوموبیل بشوند که بیشتر از دیگران پول دارند.... اگر خواسته نهائی این است که خوب، آدم بهتر است با مردم صادق باشد.
واقعی کردن قیمت – بدون انجام آن چه های دیگری که باید انجام بگیرد- باعث می شود که نه از تاک نشانی بماند و نه از تاک نشان....
یادتان باشد، ما گفتیم.



Comments:
این چه طرز نقل قول کردن است. وقتی می پرسند چرا اقتصادی نیست جواب میده:
« اگر دولت بخواهد مصرف فزاینده بنزین را در هر سال که 6 تا 7 میلیون لیتر بیشتر از سال گذشته است ، پوشش دهد باید 40 تا 45 هزار بشکه نفت را هر روز به این امر اختصاص دهد. به معنای دیگر ما باید سالی یک پالایشگاه 150 هزار بشکه ای بسازیم که از نظر
توان صنعتی و مالی کشور
غیر ممکن است

البتّه دنباله حرفهای نامربوطی که ذکر کردین هم زده. امّا نکته اصلیش اینه:

«به نظر زنگنه اول باید رفع نقص از ساختار تولید صنعت خودرو کشور صورت گیرد

غرض اینکه آقا شما بنزین تولید کنید از همه کشورهای دیگه گرونتر در میاد، عوضش برید ماشینهاتون رو درست کنید که مصرف بنزین پایین بیاید، نه اینکه ماشین مزخرف بسازید، بعد بنزین با تکنولوژی عهد دقیانوس با پرت خدا تومن تولید کنید که اون ماشین مزخرف مصرفش کنه، بعد اسمش باشه که به خودکفایی رسیدید
 
پیمان عزیز: شما نکته اصلی مرا نگرفته اید. در همین یادداشت هم اشاره کرده ام که درغرب هم که ماشین های شان درست وحسابی است روی حمل ونقل عمومی هم سرمایه گذاری می کنند. دراین که خودرو های داخلی پرمصرف اند تردیدی نیست ولی وقتی در صنعت حمل ونقل سرمایه گذاری نمی شود نتیجه این می شود که مصرف هرروز بالاتر می رود یعنی این مصرف روزافزون درخلا اتفاق نمی افتد البته دقت دارید که منظورش روزی 6یا 7 میلیون لیتر بیشتر است نه در سال- چون اگر مصرف سال باشد که برای یک کشور چیزی نمی شود. نکته دیگر این که چرا تولید بنزین درایران از کشورهای دیگر گران تر در می آید؟ این ها یک سری فرض هائی است که هزار اما و اگر دارد. گفتم و باردیگر می گویم شما می توانید بنزین را بکنید لیتری هزار تومان ولی تا موقعی که به حمل ونقل عمومی - درون شهری و بین شهری- نپردازید مشکل رفع نمی شود.
درهمان چه که خودتان نقل کرده اید ما پول نداریم پالایشگاه بسازیم ولی پول داریم که این میزان بنزین روزافزون را از جای دیگر وارد کنیم؟ من فکر می کنم که حتی منطق عددی حرف آقای زنگنه می لنگد.
 
سلام
زیاد با حرف آقا پیمان موافق نیستم. البته در اینکه خودروهای ما به جای اینکه برای جابجایی طراحی شده باشند برای دورریز کردن سوخت طراحی و ساخته می شوند شک ندارم و این خود فصل مشترک من و آقا پیمان است ولی چند عامل دیگر را عامل تقاضای زیاد برای سوخت می دانم:
1- قاچاق سوخت (که مختصری در مورد آن گپ زدیم)
2- اقتصاد تورمی که تقاضا برای کالاهای مصرفی با دوام را زیاد می کند (از جمله خودرو شخصی).
3- همانطور که ایرج عزیز به درستی اشاره کرد وضعیت اسف بار ترابری همگانی (اعم از درون شهری و برون شهری) است. البته در این خصوص جدا از مسائلی که ایرج به آن اشاره کرد می خواهم مسئله بافت شهری را نیز مطرح کنم. الحمدالله از برکت احترام به بخش خصوصی در ایران بخش قابل توجهی از معابر شهری (فی المثل در نواحی شمال تهران) قابلیت پوشش توسط شبکه حمل و نقل همگانی شهری را ندارد. کوچه باغهایی که بدون هیچ برنامه ریزی تبدیل به خیابان شده اند امکان عبور اتوبوس؛ مترو یا تراموا و یا ... را ندارد لذا ساکنین این مناطق به سمت خودروهای شخصی گرایش پیدا می کنند.
در مورد حمل و نقل برون شهری هم که ایرج توضیحات خوبی داده.
 
ممنون از توضیحتون. استدلالهای زنگنه که پر از ایراده، این که روی حمل و نقل عمومی هم باید سرمایه گذاری کرد که شکّی درش ندارم.
سوال اینه، شما توصیه می کنید که منابع مالی موجود صرف ایجاد پالایشگاه برای تولید بنزین بشه، یا صرف کاهش مصرف بنزی( حمل و نقل عمومی و بهینه سازی موتورهای موجود)، من با تیتر حرف زنگنه موافقم، راه درست بنزین تولید کردن نیست، کاهش مصرف بنزین درسته.
شما چی فکر می کنید، باید بنزین تولید کنند؟
 
سلام
پيمان گرامي
نمي دانم چرا بايد بين اين دو گزينه يکي را انتخاب کرد؟ آيا فکر مي کني محدوديت سرمايه داريم که بايد ثروت ناچيزمان را روي يکي از اين دو شق سرمايه گذاري کنيم؟ يا آيا بايد روي هر يک از ايندو شق آنقدر سرمايه گذاري کنيم تا چيزي براي دومي باقي نماند؟
از طرف ديگر فکر مي کنم کاهش مصرف سوخت آنقدر دشوار نباشد (با توجه به منابع مورد نياز اعم از مالي و انساني).همانطور که نوشتي خودت هم با گسترش درست شبکه همگاني موافقي.
مازيار صالحي
 
Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?