<$BlogRSDUrl$>

نیاک - یادداشتهای احمدسیف
 

Sunday, July 20, 2008


بحران موادغذائی، نشانه آزاد سازی مشکوک 



نوشته: ایلین کوا

قیمت های زیاد مواد غذائی که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، برای نمونه در اندونزی، هندوستان، بنگلادش، کامرون، ساحل عاج، هائیتی، به شورش منجرشد نباید تعجب برانگیز باشد.
این ها تازه ترین مواردی است که بسیاری از کشورهای درحال توسعه به خاطر بازکردن درها و بی توجهی به کشاورزی داخلی از آنها عذاب می کشند.
شماره قابل توجهی از کشورهای در حال توسعه، آگاهانه شرایط بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را پیاده کرده و به تعهدات خود به سازمان تجارت جهانی وفادارمانده اند. این کشورها سیاست های تعدیل ساختاری را پیاده کرده و پی آمدهای زیان بارش رابرای بخش کشاورزی داخلی خود مشاهده کرده اند.
پی آمد اصلی ازبین رفتن بخشی از ظرفیت تولیدی شان برای تولید غذای خودشان بود.
دردوره کنترل قدرتمند دولت در سالهای 1970، و حتی دراوایل 1980 بازارهای داخلی مواد غذائی در کشورهای در حال توسعه دردست هیئت بازارشناسی و تعاونی های دولتی بود. هیئت های بازارشناسی قیمت پایه را ضمانت کرده و بعلاوه کود شیمیائی و بذر هم تهیه می کردند. این هیئت ها هم چنین واردات را نیز تحت کنترل داشتند، در مناطقی که کمبود تولید وجود داشت، غذا توزیع می کردند و هم چنین تولیدات تعاونی ها را از آنها می خریدند.
این هیئت های بازارشناسی، همیشه به شیوه مطلوب اداره نمی شدند و موارد زیادی از فسادو کارآئی پائین در آنها وجود داشت ولی بعضی وظایف بسیار حساس را انجام می دادند. کشاورزان برای فروش محصولات خویش، بازار داشتند و این به این معنا بود که معیشت شان تا حدودی تامین بود. قیمت ها ثبات داشت اگرچه اغلب کمتر از آن میزانی بود که کشاورزان می خواستند.
درنتیجه این سیاست ها، بسیاری از کشورهای در حال توسعه، اگر صادر کننده مواد غذائی نشده بودند، تقریبا درعرصه عرضه مواد غذائی خود کفائی داشتند.
ولی در 20 سال گذشته همه این ها تغییر کرد. حمایت از سرمایه گذاری کشاورزان به کنار گذاشته شد. از کشاورزان خرده پا خواسته شد که برای بازارهای بین المللی تولید نمایند و بازارهای خودشان به روی تولید کنندگان خارجی بازشد. به جای حمایت از تولید مواد اساسی غذائی، حمایت های دولت صرف بخش صادراتی شد. ادعا براین بود که نظر به این که همه قرار بود در تولید محصولی که درتولیدش « مزیت نسبی» داشتند، تمرکز نمایند، منافع هم شامل همگان خواهد شد.
ولی به جای تولید برندگان، میلیونها کشاورز فقیر که برای معیشت خویش تولید می کردند از بازارهای خودشان به بیرون پرتاب شدند. واردات به جای آن چه که در گذشته از سوی تولیدکنندگان داخلی تولید می شد، نشست. درطول 20 سال گذشته، ظرفیت تولیدی دزبسیاری از کشورها به شدت کاهش یافت.
فیلی پین نمونه یکی از این کشورهاست. جوان بربر که برای یک سازمان غیر دولتی درگیر مسایل مربوط به کشاورزی و کشاورزان کار می کند، به آی پی اس گفت که « ما در سالهای 1960 و 1970 خودکفا بودیم». و افزود « این دوره ای بود که دولت بطور جدی درتولید برنج سرمایه گذاری می کرد، در آبیاری، در زیربناها، حمایت های بازارشناسانه و حمایت برای تولید از جمله، اعتبارات و داده ها. ولی از زمانی که دولت این انگیزه ها و یارانه ها را متوقف کرد، تولید برنج کاهش یافت». بربر ادامه داد، « زمین های آبیاری شده هم میزانش کاهش یافت چون دولت امکانات آبیاری را حفظ نکرد. دراینجا اتلاف برنج پس از برداشت محصول هم خیلی بالاست، یعنی تا 35% محصول به خاطر قدیمی بودن ابزارهائی که برای برداشت داریم از دست می روند».
به جای حمایت از کشاورزان به همان شیوه قبلی، یعنی با قیمت های تضمینی، بربر می گوید که دولت « اکنون برای خرید 1 درصد تولید برنج داخلی مداخله می کند. دولت امروز بسیار بیشتر از برنج داخلی، برنج وارداتی را خریداری می کند».
دریک بررسی درباره رشد واردات که بوسیله دیوید پینگپوه و جوآن سناهون برای سازمان خوارو بار جهانی انجام گرفت می خوانیم که دولت کامرون حمایت خود ار تولید برنج داخلی را در 1994 به عنوان یک پیش شرط اجرای سیاست های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول متوقف کرد. بازار کودشیمیائی به بخش خصوصی واگذارشد. محصول برنج کشاورزان به شدت سقوط کرد چون قیمت کودشیمیائی به حدی بالا رفت که قادر به خرید آن نبودند. تعرفه ها را آزاد کردند و درفاصله 1999 تا 2004میزان برنج وارداتی سالانه دو برابر شدو از 152000 تن به 301000 تن رسید.
بازکردن دروازه ها به این صورت، کشور را درمقابل سیاست کشورهای دیگر به شدت ضربه پذیر کرد. درآن موقع، هندوستان می کوشید خود را از برنج های انبارشده خلاص کند وواردات برنج از هندوستان که در 2001 حدودا 7900 تن بود در 2002 به بیش از 60300 تن رسید. درنتیجه این افزایش چشمگیر در واردات برنج، تولید کنندگان داخلی برنج به شدت زیان دیدند و شماره قابل توجهی بطور کلی ازاین بخش بدررفتند. زمین زیر کشت برنج در طول 2004-1999 بیش از 31.2 درصد کاهش یافت.
به گفته سازمان خواروبار جهانی، وقتی بازارها را در ساحل عاج باز کردند، هجوم سیل واره واردات آغاز شد. درراستای انجام تعهدات خویش به سازمان تجارت جهانی، ساحل عاج محدودیت های وارداتی برسرراه محصولات اساسی کشاورزی، به خصوص برنج را حذف کرد. عوارش محصولات کشاورزی درحداکثر 15% تثبیت شد مگر در 25مورد.
درنتیجه این سیاستها، درطول 2004-1997 واردات برنج از 470000 تن به 715000 تن افزایش یافت. واردات عمدتا از تایلند، چین و هندوستان صورت می گرفت و تولید داخلی برنج بیش از 40 درصد کاهش یافت.
درنپال، سازمان مدنی اکشن ایدجهش واردات برنج در1994و 1996 و 2000 را مستند کرده است. به گفته این سازمان میزان افزایش در این سالها به ترتیب، 175 درصد، 55 درصد و 800 درصد بود. میزان واردات برنج که در 1999 معادل 24500 تن بود در سال 2000 از 195000 تن هم فراتر رفت. مرزهای کنترل نشده بین نپال و هندوستان و هم چنین عهدنامه تجارتی بین این دو کشور، علت اصلی این افزایش خیره کننده بود. دربعضی از مناطق نپال، قیمت های داخلی 20 درصد کاهش یافت و در خط کمربندی جنوب که با هندوستان هم مرز است، بسیاری از کشت زارهای برنج و آسیاب های برنج تعطیل شدند.
امروزه به خاطر کمبود جهانی، قیمت مواد غذائی افزایش یافته است. بخشی از مواد غذائی تولیدشده به سمت تولید مواد سوختی سبز هدایت گشته و خشکسالی در استرالیا، به کمبود دربازارهای جهانی دامن زده است. سفته بازان درگیر این بازارها هم موجب افزایش باز هم بیشتر قیمت ها شده اند.
درعکس العمل به این افزایش قیمت ها، در 37 کشور شاهد شورش بوده ایم. دبیر کل سازمان ملل متحد، بن کی مون، رئیس بانک جهانی، رابرت زولیک، و دبیر کل سازمان تجارت جهانی، پاسکال لامی، یک بار دیگر خواهان تجارت آزاد بیشتر به عنوان یک نوشدارو شده اند. ولی کشاورزان باورشان نمی شود که دوز بیشتر از سیاست هائی که در بیست سال گذشته باعث انهدام تولید کشاورزی شده است، بتواند مدرکارشان باشد.
درعکس العمل به فشار بیشتر رهبری سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی و سازمان ملل متحد، برای وصله پینه کردن مذاکرات دوها تا آزاد سازی بیشتر بحران مواد غذائی را حل کند، هنری ساراگی، مسئول بین المللی شبکه جهانی کشاورزان می نویسد « درتحت قواعد تجارت آزاد، حمایت از تولید مواد غذائی به صورت یک جرم در آمده و حمایت گرائی به صورت واژه ای کثیف درآمده است. درعین حال، حالا که کشورها به واردات مواد غذائی ارزان معتاد شده اند، صعود چشمگیر قیمت مواد غذائی موجب شده که گرسنگی سرکریه اش را بلند کرده است»
متن انگلیسی مقاله را اینجا بخوانید.



Comments:
با سلام
خدمت آقای سیف.حیف که منبعی برای آمارگیری از بخشهای مختلف کشاورزی ,تولید و واردات نداریم . ولی قاطعا خدمتتان عرض کنم که واردات بی رویه کالا به شدت تولید داخل را خصوصا در قسمتهای کشاورزی چای,برنج,چغندر و نیشکر گندو و جو تحت تاثیر قرار داده و محصولات باغی ما نیز در آینده نزدیک به همین سرنوشت دچار خواهند شد.کاش به جای حمایتهای بی دریغ از صنعت خودرو قدری هم به بخش کشاورزی عنایت می شد تا کشاورزان و به تبع آنها مردم این همه صدمه نبینند.
 
Я несу на прослушиваниеразговоров слухи о том, бесплатная онлайн заявки на грант , так что я искал вокруг для самых отличный сайт , чтобы получить один . Могли бы вы рассказать мне, пожалуйста, где я могу получить ? Желаем Вам удачи!
 
Post a Comment
 
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?